با یاد تو این ستاره ها رنگی بود
این دفتر خاطرات من سنگی بود
از درس کلاس عاشقی سهمم باز
یک زنگ فقط دوری و دلتنگی بود
هم چنان چشم به چشمان تو دارم ای دوست
گوشه چشمی بنما بر دل زارم ای دوست
هر شبم نقش تو ماه شب چشمان من است
روزها در شب هجرت بشمارم ای دوست
قایقت می شوم بادبانم باش
بگذار هرچه حرف پشت مان می زنند مردم
باد هوا شود دورترمان کند !
ﺁﻏـــــــﻮﺵ ﮐﺴـــﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩارم
ﮐـــﻪ ﺑـــﻮﯼ ﺑـــــﯽ ﮐﺴـــﯽ ﺑﺪﻫﺪ
ﻧــﻪ ﺑــــﻮﯼ ﻫــــﺮﮐﺴـــﯽ
معجزه اون اسمسیِ که
میتونه حال تورو تو یه ثانیه عوض کنه ^_^
اگر احساسم را هم خواستی بخری ، به روی بسته اش دقت کن …
نه قیمت دارد ، نه تاریخ انقضاء
برعکس احساسات تو که بارکد دارد !
حساب شده ی حساب شده !
دلم لک میزنه واست زمانی که ازم دوری
ولی در خاطرم هستی دیگه اینجاشو مجبوری . . . !
لحظه ای در گذر از خاطره ها
ناخودآگاه دلم یاد تو کرد
خنده آمد به لبم شاد شدم
گویی از قید غم آزاد شدم
هر کجا هستی دوست ، دست حق همراهت
همه کارهایت را بخشیدم
جز آن تردید آخر هنگام رفتنت
که هنوز مرا به برگشتنت امیدوار نگه داشته
ما بهم نمیرسیم اما بهترین غریبه ات می مانم
که تو را همیشه دوست خواهد داشت
مانده ام سکوتت را جواب ابلهان بدانم ! یا علامت رضایت
وقتی بهت میگویم دوستت دارم …
و آن نازنین کجاست که یادم نمیکند
صد غم به سینه دارم و شادم نمیکند
یک لحظه آنکه بی من هرگز نمی نشست
امشب به یاد کیست که یادم نمیکند
اگه یه روز دلمو شکستی “فدای سرت”
فقط کفش بپوش که شکسته هاش تو پات نره …
هرگز منتِ احساسی رو نکش
که به زور داره برات خرج میشه…
شنیده بودم پا قلب دوم است اماباور نداشتم !
تا آن زمان که فهمیدم وقتی دل ماندن ندارم پای ایستادن هم نیست !
من «خاطرت» را می خواستم
نه «خاطره ات» را…!
خدایا
”تنها” نگذار …
دلی را که هیچکس
”دردش” را نمیفهمد
گاهی آنکه سراغی از تو نمی گیرد
دلتنگترین برای دیدن توست و از شکاف چشمانش به نبودنت خیره می شود
همیشه آنکه تو او را نمی بینی نامهربان نیست …